دل نوشته

دوستی  به نام سید امیر حسینی صفت این دل نوشته را خطاب به آقای دکتر شریفی مرقوم نموده اند (با تشکر از ایشان):

آقای دکتر امیر شریفی

سلام

این روزها صحبت شما همه جا هست و خود شما معلوم نیست کجایی

آقای دکتر هوا سرد شده و میدونی که این کرمهای زبون بسته ها چه قدر دربرابر سرما حساسند.

آقای دکتر سال گذشته یادت هست سرما چه بلایی سر سایتهای نگهدارنده آورده بود.

توی نامه ات نوشته ای که جهاد با شما همکاری نکرد و نتوانستی کودهای تولیدی رو بفروشی.

آقای دکتر چرا از همون اول همین رو به مردم نگفتی. اون موقع این جمعیتی که جلوی دادسرا و آگاهی جمع میشن جلوی جهاد جمع میشدن و مجوز میگرفتند و برای فروش محصول با شما همکاری میکردند.

آقای دکتر این مردمی که اومدند و توی شرکت شما سرمایه گذاری کردند نزول خور و بهره بگیر نیستند. آدمهایی هستند که خواستند یه کاری برای زندگی و مملکتشون بکنند .

آقای دکتر آقای عباسی یادت میاد. وقتی نتونست کودهاشو بفروشه سرمایه گذارها جمع شدند تو گلخونه اش تمام شیشه های خونه اش رو شکستند، کتکش زدند، بی ادبی کردند، فحاشی کردند و . . .  ولی آقای عباسی ایستاد و کار رو جمع کرد.

آقای دکتر، تا دیر نشده بیا دست در دست هم مشکل رو حل کنیمش. منظورم همه کسانی هستند که آماده اند کاری کنند. ولی همه حساب کتابها دست شماست. همه برنامه ها دست شماست

 آقای دکتر شنیدم آقایان قاسمی ، معتمدی ، طور ، شایان ، خلیق و . . . با شما جلسه گذاشتند و از شما خواستند که بیایی و کار رو سر و سامان بدی ولی بهشون جواب قانع کننده ای ندادی و گفتی خودم حلش میکنم !

آقای دکتر وقتی یک کار ملی میشه دیگه فردی نمیشه حلش کرد. بیا و کمک دوستهات رو قبول کن.

آقای دکتر گذر زمان سرمایه های اصلی ما که کرمها هستند رو از بین میبره

آقای دکتر دیگه سایتها تکثیر نمیکنند

خیلی ها دیگه نگهداری نمیکنند

دکتر وقتی بسترها خشک بشه فقط سبد پلاستیکی شکسته میمونه

ما ایرانی ها مثل مردم کوفه نیستیم. ما سرمایه گذارها نزول خور نیستیم. بیا با هم مشکلها رو حل کنیم. با شکست تحریمها احتمال صادرات هم هست.

و من الله توفیق

سیدامیر حسینی صفت

از اولین سرمایه گذاران شرکت